
این رویکرد توصیفی بیشتر روی باورها و درک افراد از عدالت تاکید دارد و به اینکه چه چیزی واقعا عادلانه است کاری ندارد.
بنابراین زمانی که کارکنان احساس کنند رفتار ناعادلانهای با آنان صورت گرفته، رفتار شهروندی سازمانی، که منجر به اثربخشی، توانمند سازی و بقای سازمان میگردد، کمتر مشاهده خواهد شد.
تحقیق نشان داد که برقراری عدالت سازمانی تاثیر مستقیم در رفتار مثبت شهروندی خواهد داشت و بین عدالت سازمانی با ۴ متغیر از ۵ متغیر رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.
رابطه بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی مثبت است و با بالا رفتن عدالت سازمانی، رفتار شهروندی هم بالا میرود.
در نتیجه توجه بیشتر مدیران سازمان به این دو متغیر یک نیاز ضروری و اساسی میباشد.
سازمان و سازمانیافتگی جز جدانشدنی زندگی ماست.
ما قبل از تولد و در رحم مادر توسط سازمانهایی مراقبت میشویم، در یک سازمان پزشکی چشم به جهان میگشاییم، در سازمانهای متعدد آموزش میبینیم و بموقع در یک سازمان مشغول کار میشویم و همزمان با سازمانهای متعدد رابطه و سر کار داریم و نهایتا در یک سازمان با مراسم خاص تشییع و تدفین صحنه نمایش جهانی را ترک میکنیم.
بنابراین افراد بیشتر عمرشان را در سازمانها یا در رابطه با سازمانها سپری میکنند و این موضوع نشاندهنده اهمیت جایگاه سازمانها در دنیای کنونی است.
تحقیقات نشان دادهاند که فرایندهای عدالت نقش مهمی را در سازمان ایفا میکنند و چطور برخورد با افراد در سازمانها ممکن است باورها، احساسات، نگرشها و رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد.
رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموما منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرانقش آنها میشود.
منبع : عدالت سازمانی
نظرات شما عزیزان:

